1- گروه علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری
چکیده: (37 مشاهده)
مقدمه و هدف
نژادهای مرغ بومی در طول زمان و به تدریج، تحت تأثیر انتخاب های مصنوعی و طبیعی توسعه یافتهاند که منجر به تنوع فنوتیپی گستردهای بین آنها شده است. مرغ بومی مازندران یکی از نژادهای پراهمیت مرغ بومی است که در شمال ایران و عمدتاً در استان مازندران پرورش می یابد. تخم مرغ منبعی غنی از پروتئین با کیفیت بالا، چربی و ویتامین های طبیعی است. برآورد دقیق و نااریب پارامترهای ژنتیکی برای تصمیمگیری در انتخاب در برنامه اصلاح نژادی که منجر به پیشرفت ژنتیکی مثبت در تولید تخممرغ می شود بسیار ضروری است. روشهای ارزیابی ژنتیکی با استفاده از بهترین پیشبینی نااریب خطی (BLUP) معمولاً تحت وراثت اتوزومی انجام میشوند. با این حال، گزارشهایی وجود دارد که برخی از صفات با اهمیت اقتصادی تحت وراثت کروموزومی جنسی است که باید در ارزیابی ژنتیکی در نظر گرفته شود. گزارش شده است که نادیده گرفتن مولفه های ژنتیکی وابسته به جنس، می تواند منجر به کاهش دقت ارزیابی ژنتیکی شود. در مطالعه حاضر، با استفاده از داده های فنوتیپی و شجرهای مرغ بومی مازندران ، مولفه های واریانس و پارامترهای ژنتیکی با در نظر گرفتن اثرات ژنتیکی غیرافزایشی در مدلهای مختلف ژنتیکی بررسی شد که می تواند مبنایی برای اصلاح نژاد مرغ بومی مازندران باشد.
مواد و روش ها
دادههای فنوتیپ و شجرهای مورد استفاده در این مطالعه در مرکز اصلاح نژاد مرغ بومی مازندران واقع در استان مازندران جمع آوری شدهاند. شجره با استفاده از نرم افزار CFC بررسی و خطاهای احتمالی شناسایی و تصحیح شدند. صفات مورد مطالعه شامل EW1: میانگین وزن تخمهای تولیدی در روز اول تخمگذاری، EW28: میانگین وزن تخم مرغهای تولیدی در 28 هفتگی، EW32: میانگین وزن تخم مرغهای تولیدی در سن 32 هفتگی، AEW: میانگین وزن تخم مرغهای تولیدی تا هفته 32 تخمگذاری بودند. از رویه مدل خطی تعمیم یافته برای تعیین اثر ثابت معنیدار که باید در مدلهای حیوانی نهایی گنجانده شوند، استفاده شد. بر این اساس اثرات نسل جوجه کشی و هچ به عنوان اثرات ثابت معنی دار (p<0.05) در مدل ارزیابی نهایی وارد شدند. سهم اثرات ژنتیکی افزایشی اتوزومی و وابسته به جنس در معماری ژنتیکی هر صفت با استفاده از نرم افزار WOMBAT ارزیابی شد. ماتریس رابطه ژنتیکی افزایشی وابسته به جنس (S) و معکوس آن (S-1) با استفاده از بسته نرم افزاری nadiv در محیط R ساخته شد. سپس، معکوس ماتریس (S-1) به صورت دستی به نرم افزار WOMBAT با استفاده از افزونه GIN وارد شد. دوازده مدل حیوانی تک متغیره برای شناسایی اثرات ژنتیکی افزایشی اتوزومی، افزایشی مرتبط با جنس و اثرات مادری (اثرات ژنتیکی و محیطی دائمی مادری) برای ارزیابی اهمیت مشارکت هر اثر تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مدلی که دارای کمترین مقدار شاخص AIC بود به عنوان بهترین مدل شناسایی شد.
یافته ها
بر اساس مقادیر AIC، بهترین مدل ژنتیکی برای میانگین وزن تخم مرغ در روز اول تخمگذاری مدل 11 دربرگیرنده هر دو اثر مادری (ژنتیکی و محیطی دائمی) بود. همچنین مناسبترین مدل برای میانگین وزن تخم مرغ در هفته 28، هفته 32 و تا هفته 32 مدل 7 بود که علاوه بر اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم در برگیرنده اثرات ژنتیکی مادری، و کوواریانس بین اثرات ژنتیکی مستقیم و مادری نیز میباشد. نتایج نشان داد که واریانس فنوتیپی وزن تخم مرغ در مرغ بومی مازندران تحت تأثیر اثرات ژنتیکی افزایشی وابسته به جنس قرار نداشت. نتایج نشان داد که با افزایش سن، اثر ژنتیکی افزایشی، افزایش یافته و اثرات مادری کاهش مییابد. اثرات مادری تنها بخش کوچکی از واریانس فنوتیپی را تشکیل دادند، اما نادیده گرفتن این اثرات منجر به تخمین بیش از حد پارامترهای ژنتیکی می شود که اهداف اصلاح نژاد را مختل می کند. برآوردهای وراثت پذیری اتوزومی برای صفات مورد مطالعه برای EW1، EW28، EW32 و AEW برابر با 36/0، 48/0، 46/0 و 45/0 بود. . اضافه شدن متغیرهای تصادفی به مدلها نشان داده است که برآوردهایهای وراثتپذیری مستقیم زمانی که اثر ژنتیکی مادری نادیده گرفته میشود افزایش مییابد؛ و حذف اثر ژنتیکی مادری میتواند اثر ژنتیکی مستقیم افزایشی را افزایش داد. در تمامی صفات مورد بررسی، با استفاده از مدلهای بهینه، وراثتپذیری اثرات ژنتیکی مستقیم (h2) بیشتر از نسبتهای وراثتپذیری مادری (m2) و سهم واریانس محیطی دائمی از واریانس فنوتیپی (c2) بود. علاوه بر این، m2 و c2 به طور کلی بسیار کوچک بودند، و با افزایش سن نیز کاهش یافتند. نتایج، همبستگی ژنتیکی منفی را بین اثرات مستقیم و مادری در مرغ نشان دادند که ممکن است ناشی از مدل مورد استفاده یا ساختار داده باشد.
نتیجه گیری
در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که واریانس ژنتیکی صفت وزن تخم مرغ در مرغ بومی مازندران تحت تأثیر اثرات ژنتیکی غیراتوزومی قرار ندارد. اثرات مادری بطور معنی داری در واریانس ژنتیکی صفات مورد مطالعه مشارکت داشتند. همچنین همبستگی منفی بین اثرات ژنتیکی مستقیم و مادری نشان دهنده تضاد عملکرد بین این اثرات بود. بنابراین، در نظر گرفتن اثرات مادری به همراه کوواریانس بین اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری در ارزیابی ژنتیکی و برنامه های اصلاح نژادی مرغ بومی مازندران توصیه می شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
ژنتیک و اصلاح نژاد دام دریافت: 1403/4/11 | پذیرش: 1403/8/5